آنجا ديگر خبري از شلوغي خيابان امام خميني و آن همه رفت و آمد نيست. در حالي كه در يك دنيا زيبايي قدم ميزنيد، نسيم خنك ميوزد و تپيدن قلب تهران قديم را به خوبي احساس مي كنيد.
جاذبه هاي نمادين پايتخت دعوتتان ميكنند تا تهران پر هم همه را پشت سر بگذاريد و وارد خيابان هايي شويد كه روزگاري بيشترين ديدني ها را در خود جاي داده بودند. همان هايي كه زير سقف دودي تهران امروز گمشدهاند و به جاي ديديني هاي پايتخت، لقب جاذبه هاي تاريخي تهران را به خود اختصاص دادهاند. جايي مثل باغ ملي كه نخستين فضاي سبز عمومي پايتخت بود و سردر آن تا قبل از احداث برج آزادي به عنوان نماد شهر شناخته ميشد. با صفحه گردشگري مجله دلتا بمانيد تا براي ديدن سردر باغ ملي به تهران قديم سفر كنيم.
سر در باغ ملي
اينجا هر روز تعداد بيشماري گردشگر، چه خارجي و چه داخلي را به سوي خود ميكشاند. همه را در همان ابتداي بازديد محو كاشي كاري هاي زيبايش ميكند و معماري منحصر به فردش را به رخ رهگذران ميكشد. اصلاً خيابان امام خميني حال و هواي ويژه اي دارد. اين خيابان شايد پر همهمه و پر ترافيك باشد، اما ممتاز ترين سازه ها را در خود جاي داده است. سردر باغ ملي يكي از بناهاي اين خيابان است كه روزگاري به عنوان نماد اين كلانشهر شناخته ميشد و امروزه تبديل به جاذبه اي تاريخي و خيره كننده، بين ديگر جاهاي ديدني تهران شده است.
در زمان قاجار اين سردر دروازه اي براي ورود به ميدان مشق بود كه در زمان فتحعلي شاه قاجار به عنوان منطقهاي نظامي و براي تمرين رزمي قشون استفاده ميشد. يكي از بزرگترين ميدان هاي نظامي تهران. اين ميدان در دوره ناصرالدين شاه مورد مرمت قرار گرفت و ديواري با طاقهاي آجري گرداگرد آن كشيده شد. دروازه اي زيبا با يك درِ دو لنگه و دو طاق نماي نصب شده در جوارش كه گاهي ناصرالدين شاه از بالاي آن مشق نظاميان را تماشا ميكرد.
پس از آن طرح برپايي نخستين باغ همگاني (پارك) شهر تهران، در زمين هاي ميدان مشق انجام گرفت و نام اين ميدان به باغ ملي تغيير يافت؛ اما كم كم سر و كله ساختمان ها در آن پيدا شد و كاربري هاي تازه اي پيدا كرد. سازه هاي موجود در محدوه اين ميدان از دوران گذشته همچنان بر جاي ماندهاند.
سردر باغ ملي از كجا آمد؟
در سال ۱۲۷۸، محمد حسين خان سپهسالار، دروازهاي زيبا با دو لنگه در و دو طاق نمايِ مجاور آن، در شمال خيابان و ميدان سپه (امام خميني فعلي) نصب كرد كه ناصرالدين شاه از بالاي آن مشق نظاميان را تماشا ميكرد.
پس از آن رضا خان كه بر تخت شاهي تكيه نزده بود، دستور ساخته شدن سردر باغ ملي را صادر كرد و محدوده ميدان مشق صاحب يك سردر جديد شد. و كمي بعد همه ساختمان هاي مجاور آن به دستور مستقيم رضا خان ساخته و دستور تخريب دروازه قبل اجرا شد.
در نخستين سالهاي وزارت جنگ پهلوي اول، قسمت غربي ميدان و بناهاي ديگر به باغ ملي تبديل شد و سردر بزرگ الماسيه را بر سردر باغ ملي نصب كردند. در همين زمان بود كه نيم تنه رضا پهلوي بر بالاي سردر نصب شد. اين نيم تنه تا آخر دوره پهلوي دوم، سر جاي خود بود؛ اما در دوران انقلاب آن را سرنگون كردند.
معماري سردر باغ ملي
اين سردر توسط جعفرخان معمار كاشاني، طراحي و ساخته شده است؛ استاد اسماعيلي سفت كاري بنا را انجام داده و كريم منيژه ستونها را ساخته است؛ البته در اين ميان نبايد هنر ساخت كاشيِ استاد خاك نگار مقدم و كاشيكاري استاد حسين كاشي پز را نيز فراموش كرد.
اين بنا تركيبي از سبك معماري ايراني-اروپايي معروف به سبك رضا خاني است و در كاشي كاري ها و كلاه فرنگي بيش از هر جاي ديگر خود نمايي ميكند. هشت ستون آجري در نماي بيروني اين سردر ديده مي شود كه به صورت جفت طراحي و ساخته شده اند.
پهناي اين سردر حدود 28 متر است كه البته در قديم دو اتاق نگهباني و بازرسي نيز در قسمت غربي و شرقي قرار داشت و بر پهناي آن ميافزود.
در بخش بالاي سردر باغ ملي جايگاه ديدهباني، و نقاره زني وجود دارد. اتاقكي در بالاي ورودي مياني كه به صورت كلاه فرنگي است و الهاماتي از معماري روسيه در آن به چشم ميخورد. در قديم اين اتاقك نقارخانه بود و مردم تهران با نواختن شيپور در آن از طلوع و غروب خورشيد باخبر ميشدند.
خوشي در آن سوي دروازه
سردر باغ ملي داراي سه گذرگاه است؛ يك گذرگاه بزرگ در وسط كه براي سواره روها استفاده مي شد، به علاوه دو گذرگاه كوچك تر براي پياده ها در دو طرف كه امروزه اثري از گذرگاه بزرگ ديده نمي شود.
دو لنگه در آهني، با طرح هاي برنز كاري شده شامل طرحهاي گل و مرغ شبيه اژدها يا پرنده خيالي هما، طرح شير و خورشيد، و سر شير كه به شكل زيبايي مشبك كاري شدهاند.
45 كتيبه روي كاشي هستند و دو كتيبه فلز كاري نيز در بنا تعبيه شده نقش و نگارهايي است كه به رنگ لاجوردي، فيروزهاي، كرم، زرد، قهوهاي، طلايي، قرمز، سفيد و سبز در آن ديده ميشود، چيزي كه اين سردر را به سازه زيبا و تماشايي تبديل كرده است.
آنجا ديگر خبري از شلوغي خيابان امام خميني و آن همه رفت و آمد نيست. در حالي كه در يك دنيا زيبايي قدم ميزنيد، نسيم خنك ميوزد و تپيدن قلب تهران قديم را به خوبي احساس مي كنيد.
شايد شما هم از آن دسته افراد هستيد كه با شنيدن نام تهران قديم به محله اي قديمي ميانديشند كه در آنجا فقط ميتوانيد به تاريخ سفر كنيد و حتماً هم سردر باغ ملي برايتان همين را تداعي ميكند، اما جالب است به شما بگويم سخت در اشتباهيد. كافيست از آن گذر كنيد و به آن سوي دروازه برويد.
چطور برويم؟
آدرس: استان تهران، شهر تهران، خيابان امام خميني
نكته: اين جاذبه در محدوده طرح ترافيك قرار دارد پس براي استفاده از ماشين شخصي، زمانبندي هاي لازم را انجام دهيد.
اتوبوس: به ايستگاه خيام بياييد و از آنجا با كمي پياده روي به سردر باغ ملي برسيد.
مترو: به ايستگاه مترو امام خميني برسيد و تا سر در باغ ملي كمي پياده روي كنيد.
آنجا ديگر خبري از شلوغي خيابان امام خميني و آن همه رفت و آمد نيست. در حالي كه در يك دنيا زيبايي قدم ميزنيد، نسيم خنك ميوزد و تپيدن قلب تهران قديم را به خوبي احساس مي كنيد.
جاذبه هاي نمادين پايتخت دعوتتان ميكنند تا تهران پر هم همه را پشت سر بگذاريد و وارد خيابان هايي شويد كه روزگاري بيشترين ديدني ها را در خود جاي داده بودند. همان هايي كه زير سقف دودي تهران امروز گمشدهاند و به جاي ديديني هاي پايتخت، لقب جاذبه هاي تاريخي تهران را به خود اختصاص دادهاند. جايي مثل باغ ملي كه نخستين فضاي سبز عمومي پايتخت بود و سردر آن تا قبل از احداث برج آزادي به عنوان نماد شهر شناخته ميشد. با صفحه گردشگري مجله دلتا بمانيد تا براي ديدن سردر باغ ملي به تهران قديم سفر كنيم.
سر در باغ ملي
اينجا هر روز تعداد بيشماري گردشگر، چه خارجي و چه داخلي را به سوي خود ميكشاند. همه را در همان ابتداي بازديد محو كاشي كاري هاي زيبايش ميكند و معماري منحصر به فردش را به رخ رهگذران ميكشد. اصلاً خيابان امام خميني حال و هواي ويژه اي دارد. اين خيابان شايد پر همهمه و پر ترافيك باشد، اما ممتاز ترين سازه ها را در خود جاي داده است. سردر باغ ملي يكي از بناهاي اين خيابان است كه روزگاري به عنوان نماد اين كلانشهر شناخته ميشد و امروزه تبديل به جاذبه اي تاريخي و خيره كننده، بين ديگر جاهاي ديدني تهران شده است.
در زمان قاجار اين سردر دروازه اي براي ورود به ميدان مشق بود كه در زمان فتحعلي شاه قاجار به عنوان منطقهاي نظامي و براي تمرين رزمي قشون استفاده ميشد. يكي از بزرگترين ميدان هاي نظامي تهران. اين ميدان در دوره ناصرالدين شاه مورد مرمت قرار گرفت و ديواري با طاقهاي آجري گرداگرد آن كشيده شد. دروازه اي زيبا با يك درِ دو لنگه و دو طاق نماي نصب شده در جوارش كه گاهي ناصرالدين شاه از بالاي آن مشق نظاميان را تماشا ميكرد.
پس از آن طرح برپايي نخستين باغ همگاني (پارك) شهر تهران، در زمين هاي ميدان مشق انجام گرفت و نام اين ميدان به باغ ملي تغيير يافت؛ اما كم كم سر و كله ساختمان ها در آن پيدا شد و كاربري هاي تازه اي پيدا كرد. سازه هاي موجود در محدوه اين ميدان از دوران گذشته همچنان بر جاي ماندهاند.
سردر باغ ملي از كجا آمد؟
در سال ۱۲۷۸، محمد حسين خان سپهسالار، دروازهاي زيبا با دو لنگه در و دو طاق نمايِ مجاور آن، در شمال خيابان و ميدان سپه (امام خميني فعلي) نصب كرد كه ناصرالدين شاه از بالاي آن مشق نظاميان را تماشا ميكرد.
پس از آن رضا خان كه بر تخت شاهي تكيه نزده بود، دستور ساخته شدن سردر باغ ملي را صادر كرد و محدوده ميدان مشق صاحب يك سردر جديد شد. و كمي بعد همه ساختمان هاي مجاور آن به دستور مستقيم رضا خان ساخته و دستور تخريب دروازه قبل اجرا شد.
در نخستين سالهاي وزارت جنگ پهلوي اول، قسمت غربي ميدان و بناهاي ديگر به باغ ملي تبديل شد و سردر بزرگ الماسيه را بر سردر باغ ملي نصب كردند. در همين زمان بود كه نيم تنه رضا پهلوي بر بالاي سردر نصب شد. اين نيم تنه تا آخر دوره پهلوي دوم، سر جاي خود بود؛ اما در دوران انقلاب آن را سرنگون كردند.
معماري سردر باغ ملي
اين سردر توسط جعفرخان معمار كاشاني، طراحي و ساخته شده است؛ استاد اسماعيلي سفت كاري بنا را انجام داده و كريم منيژه ستونها را ساخته است؛ البته در اين ميان نبايد هنر ساخت كاشيِ استاد خاك نگار مقدم و كاشيكاري استاد حسين كاشي پز را نيز فراموش كرد.
اين بنا تركيبي از سبك معماري ايراني-اروپايي معروف به سبك رضا خاني است و در كاشي كاري ها و كلاه فرنگي بيش از هر جاي ديگر خود نمايي ميكند. هشت ستون آجري در نماي بيروني اين سردر ديده مي شود كه به صورت جفت طراحي و ساخته شده اند.
پهناي اين سردر حدود 28 متر است كه البته در قديم دو اتاق نگهباني و بازرسي نيز در قسمت غربي و شرقي قرار داشت و بر پهناي آن ميافزود.
در بخش بالاي سردر باغ ملي جايگاه ديدهباني، و نقاره زني وجود دارد. اتاقكي در بالاي ورودي مياني كه به صورت كلاه فرنگي است و الهاماتي از معماري روسيه در آن به چشم ميخورد. در قديم اين اتاقك نقارخانه بود و مردم تهران با نواختن شيپور در آن از طلوع و غروب خورشيد باخبر ميشدند.
خوشي در آن سوي دروازه
سردر باغ ملي داراي سه گذرگاه است؛ يك گذرگاه بزرگ در وسط كه براي سواره روها استفاده مي شد، به علاوه دو گذرگاه كوچك تر براي پياده ها در دو طرف كه امروزه اثري از گذرگاه بزرگ ديده نمي شود.
دو لنگه در آهني، با طرح هاي برنز كاري شده شامل طرحهاي گل و مرغ شبيه اژدها يا پرنده خيالي هما، طرح شير و خورشيد، و سر شير كه به شكل زيبايي مشبك كاري شدهاند.
45 كتيبه روي كاشي هستند و دو كتيبه فلز كاري نيز در بنا تعبيه شده نقش و نگارهايي است كه به رنگ لاجوردي، فيروزهاي، كرم، زرد، قهوهاي، طلايي، قرمز، سفيد و سبز در آن ديده ميشود، چيزي كه اين سردر را به سازه زيبا و تماشايي تبديل كرده است.
آنجا ديگر خبري از شلوغي خيابان امام خميني و آن همه رفت و آمد نيست. در حالي كه در يك دنيا زيبايي قدم ميزنيد، نسيم خنك ميوزد و تپيدن قلب تهران قديم را به خوبي احساس مي كنيد.
شايد شما هم از آن دسته افراد هستيد كه با شنيدن نام تهران قديم به محله اي قديمي ميانديشند كه در آنجا فقط ميتوانيد به تاريخ سفر كنيد و حتماً هم سردر باغ ملي برايتان همين را تداعي ميكند، اما جالب است به شما بگويم سخت در اشتباهيد. كافيست از آن گذر كنيد و به آن سوي دروازه برويد.
چطور برويم؟
آدرس: استان تهران، شهر تهران، خيابان امام خميني
نكته: اين جاذبه در محدوده طرح ترافيك قرار دارد پس براي استفاده از ماشين شخصي، زمانبندي هاي لازم را انجام دهيد.
اتوبوس: به ايستگاه خيام بياييد و از آنجا با كمي پياده روي به سردر باغ ملي برسيد.
مترو: به ايستگاه مترو امام خميني برسيد و تا سر در باغ ملي كمي پياده روي كنيد.